بعد از بیست و پنج سال، سیلوا سوار بر اسبی از صحرا می گذرد تا دوستش کلانتر جیک را ببیند. آنها جشن میگیرند، اما صبح روز بعد جیک به او میگوید که دلیل سفرش به خاطره دوستی آنها نیست.
لینک iMDB
درخواست شما
اولین نفر باشید دیدگاهی ثبت میکند
دیدگاه های کاربران